پویانپویان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

پویان

پویان اوف شد

1394/2/23 11:13
نویسنده : فروغ
96 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من خیلی وقته نتونستم سر بزنم به وبلاگت مامانی  روز جمعه 18 اردیبهشت حوالی ساعت 10:30 قرار شد باب بابایی بری پارک از اول هفته بهت قول داده بودم! خلاصه من طبق معمول آشپزخونه بودم یهو صدای گریه ات و شنیدم بابات خیلی خونسرد تو رو بغل کرد من بدو بدو اومدم دیدم سرت خون میادگریه

بدو بدو رفتم دستمال کاغذی اوردم و بانداژ و بتادین بعد شروع کردم گریه کردن! تو اون صندلی بادی بنفش ات و وارونه کرده بودی و اورده بودی کنار حموم روش بپر بپر میکردی که افتادی پشت سرت خورد به تیزی کنج دیوارخطا

خلاصه شربت بهت دام و یه کم گریه ات تموم شد! اومدیم موهاتو کمی با قیچی کوتاه کردیم بابا آیدین گفت شکاف سرت بزرگه! منم هوری دلم ریخت و گفتم پاشو بریم بیمارستان! خلاصه بردیمت بیمارستان و واست پانسمان کردن و یه کلاه توری (سرجی فیکس) گذاشتن سرت ! کنار داروخونه داشتیم دارو میخریدیم که تو یه اسباب بازی فروشی دیدی و گفتی کامنه (کامیون)می خوای منم به بابایی گفتم حالا که پسرم اوخ شده سرش برا دلجویی واسش یه کامیون بخر!راضی

بابیی برات یه بلدزر بزرگ قدرتی خرید!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پویان می باشد